کافه داری در کانادا - آی تی گپ

اگر علاقمند به دریافت بهترین خدمات ویزای توریستی کانادا هستید با ما همراه شوید، با مجری مستقیم ویزای کانادا، ویزای مالتی 5 ساله کانادا با دعوتنامه معتبر دریافت کنید.

این مقاله سه بخش دارد:

1. بخش اول مربوط به نیروها باتجربه و ماهر برای کار در کافه است که می خواهند به کانادا مهاجرت نمایند.
2. بخش دوم شامل مراحل راه اندازی کافه از صفر در کانادا است.
3. بخش سوم صحبت ها و توصیه های طلایی یک مهاجر کارافرین است که توانسته یک کافه پیروز را در تورنتو راه اندازی کند و رونق بدهد.

قطعا بعد از خواندن یک مقاله شما تبدیل به یک کافه دار کانادایی نمی شوید! اما سعی کردیم تا یک هدایت جامع و قدم به قدم درمورد تمامی جوانب کافه داری در کانادا به شما ارائه گردد. آماده هستید؟!

کار در کافه های کانادایی

کانادا یک کشور وسیع و جوان است که با توجه به وسعت زیادش جمعیت کمی دارد و همین موضوع باعث شده تا نیروی کار کافی نداشته باشد. سالانه افراد زیادی از سراسر جهان به کانادا مهاجرت می نمایند و عده کثیری از آنها به قصد کار، سرمایه گذاری و راه اندازی کسب وکار راهی این کشور می شوند. پس افرادی که سابقه کار و تخصص دارند، بی شک می توانند برای پر کردن این فضای خالی در نیروی انسانی و کار کانادا اقدام نمایند. این اقدام معمولا با پاسخ مثبت روبرو می گردد، مگر در موارد خاص که در مقاله های قبل خبرنگاران گفته شده است.

ویزای کانادا

اگر درخواست ویزای کانادا ریجکت شد چه کارهایی باید بکنیم؟

یکی از این خلاهای نیروی انسانی در کافه داری است و افرادی که تجربه و تخصص در زمینه کار در کافه دارند هم می توانند برای مهاجرت به کانادا اقدام نمایند. البته با مطالعه مطالب پیشین ما در خبرنگاران می توانید اطلاعات کافی درمورد الزامات برای مهاجرت به کانادا و انواع مهاجرت دست پیدا کنید.

چگونه ویزای کانادا بگیریم؟

هزینه انگشت نگاری برای ویزای کانادا

اما در این بخش از مقاله می خواهیم برای شما از میزان درامد ساعتی یک باریستا در کانادا صحبت کنیم. به شکل کلی بر اساس میزان تبحر فرد از ساعتی 13 دلار (دلار کانادا) آغاز می گردد و ممکن است به بیش از صدها دلار در روز هم برسد. اما به شکل میانگین حقوق دریافتی ساعتی یک باریستا چیزی بین 15 تا 21 دلار است. پس یک باریستا در سال در بهترین حالت ممکن حدود 33 هزار دلار و در حالت حداقل 22 هزار دلار کانادا خواهد بود.

چطور یک کافی شاپ را در کانادا راه اندازی کنیم؟

و اما راه اندازی کافه در کانادا که برای عده زیادی شبیه یک رویا است! این که هر روز را با بوی قهوه و شیرینی و نان پخته شده و... آغاز کنید، یک آرزوی زیبا است اما تحقق این آرزوی زیبا آن هم در کشوری دیگر نیازمند کوشش و دانش بسیاری است. در این بخش از مقاله به راه اندازی کافه در کانادا از صفر تا صد می پردازیم. پیش از هر چیز تیتروار به فرایند راه اندازی کافه در این کشور میپردازیم.

• یادگیری کسب وکار و مفاهیم بیزینسی
• تصمیم برای راه اندازی کافه یا خریدن یک کافه
• نوشتن بیزینس پلن یا طرح بیزینسی
• انتخاب یک اسم جذاب
• انتخاب ساختار تجاری
• ثبت حقوقی کسب وکار

درست مثل هر کسب وکار دیگری راه اندازی یک کافی شاپ هم نیازمند دانش بیزینسی، حقوقی و اقتصادی است و برای پیروزیت در این کار داشن بیزینسی از بایدها محسوب می گردد. علاوه بر آن برای اجتناب از درگیری های حقوقی حتما باید کمی هم که شده از الزامات حقوقی و قانونی بیزینس در کانادا هم آگاه باشید.

درک کامل از کانسپت بیزینس

در صورتی که از شرایط بیزینس در کانادا آگاه باشید، راه اندازی کافه می تواند برای شما درگیری کمتری داشته باشد و با سهولت بیشتری انجام پذیرد. پس اگر اطلاع چندانی از بیزینس ندارید، پیش از هرکاری باید در زمینه کسب وکار بسیار مطالعه کنید؛ به خصوص درمورد راه اندازی کسب وکار در کانادا.

اولین قدم داشتن درک خیلی خوب از کانسپت بیزینس است. اما کانسپت بیزینس چیست؟ در این مرحله شما باید به شکل شفاف دقیقا همه چیز را درمورد راه اندازی کافه خود در کانادا شرح دهید. هر چیزی که به هر شکلی به کافه شما مرتبط است. مثل میزان بودجه شما، تامین نمایندگان شما، توانایی فراوری کردن شما و ... تمام چیزهایی که به کافه شما مربوط است باید یک به یک در این مرحله شفاف سازی گردد.

خرید یک کافه یا ساختن یک کافه از صفر تا صد؟

در این مرحله باید با خودتان به یک جمع بندی برسید که قرار است در کانادا یک کافه ای که وجود دارد را بخرید و مدیریت آن را به عهده بگیرید یا این که از صفر آغاز کنید و کافه ای که در نظر دارید را در کانادا بسازید.

درمورد اولی می توانید به شعبه جدیدی از یک کافه زنجیره ای فکر کنید، یا حتی یک کافه که بنا به هر علتی برای فروش گذاشته شده است را بخرید. در این موقعیت شما تعدادی مشتری دارید. اما مسائلی هم دارید که باید آنالیز کنید تا متوجه بشوید به چه علت هایی برای فروش گذاشته شده؛ نداشتن مشتری، اختلاف هزینه ها و درامد و... و بعد از پیدا کردن مشکل حالا باید به دنبال راهکار بگردید. اما درمورد راه اندازی کافه از صفر راه پر پیچ و خم تری در انتظار دارید.

راه اندازی کافه در کشوری توسعه یافته مثل کانادا به این معنی نیست که خیل کثیری از آدمها منتظرند تا شما کافه را باز کنید و آنها از شما خرید نمایند. بلکه به این معنی است که شما باید مارکت خود را دقیقا شناسایی کنید و مشتری های خود را خیلی خوب بشناسید. به علاوه شما ضرورتا نیاز دارید تا رقبای خود را بشناسید. به این علت که تعداد زیادی از مشتری های آینده شما، اکنون مشتری رقیب شما هستند. پس باید کافه هایی که در حال حاضر در محدوده مورد نظر شما در حال فعالیت هستند را پیدا کنید و به آنها سر بزنید. در این مقاله خبرنگاران به سراغ معرفی کافه های کانادا رفتیم و شما می توانید اطلاعات بسیار خوبی از طیف بسیار گسترده ای از کافه ها در کانادا به دست بیاورید و به شکل مجازی بیست کافه را در کانادا نقد و آنالیز کنید و بسنجید.

حالا برویم سراغ این که رقبای خودتان را بشناسید به چه معنی است. شناخت رقبا یعنی دقیقا باید بدانید که آنها چه نوع سرویس هایی را با چه کیفیتی ارائه می دهند. شما به عنوان یک کافه دار در یک کشور پررقابت مثل کانادا باید رقیبهای خودتان را از لحاظ خدمت و کیفیت به خوبی تفکیک و رتبه بندی کنید. بهتر است برای این منظور یک دفترچه داشته باشید و تمام این موارد را یادداشت کنید و نمره بدهید. این کار در مرحله بعدی به شدت به شما یاری می نماید.

نقش مزیت رقابتی در کافه های کانادایی

چرا یک فرد کانادایی باید بین چند کافه، کافه نوپای شما را انتخاب کند؟! جواب این سوال از تحلیل رقبا و اضافه کردن مزیت رقابتی به دست می آید! به علاوه باید اطلاعات خیلی خوبی از استاندارد زندگی مردم کانادا و همچنین فرهنگ مردم کانادا داشته باشید. در این مقاله مفصلا درمورد اهمیت شناخت فرهنگ، فرهنگ و همچنین راه های شناخت فرهنگ مردم کانادا صحبت نموده ایم.

نوشتن بیزینس پلن یا طرح کسب وکار

در جهانی پیروزیت در کسب وکار این مرحله به شدت اهمیت دارد؛ چرا که بیزینس پلن یک نقشه راه است که گذشته، حال و آینده کسب وکار را به هم ربط می دهد. پس برای راه اندازی یک کافه در کانادا برای نوشتن بیزینس پلن لحظه ای تعلل نکنید! این مرحله پیش از کلید زدن هرکار عملی، و بعد از شناخت فرهنگ، مردم و نیازها و مسائلشان است. با توجه به اطلاعاتی که راجع به فرهنگ مردم کانادا، کافه های رقیب در کانادا حالا می توانید نیاز مردم این کشور را پیدا کنید. یعنی بفهمید که آنها به چه کافه ای با چه ویژگی نیاز دارند! در این مرحله است که شما امضا و تشخص خود را به کافه خودتان تزریق می کنید. و دقیقا می شوید یک کافه که جای خالی اش در کانادا به چشم می آید، مردم هم به آن نیاز دارند و آن را انتخاب می نمایند. پیشنهاد می کنیم که حتما راجع به بیزینس پلن مطالعه ویژه داشته باشید تا بتوانید کافه مورد نظر خود را در کانادا تاسیس کنید و از آن درامد خوبی هم کسب کنید.

انتخاب یک اسم جذاب

در این مرحله با توجه به نوع کافه، طرح بیزینسی و سلیقه شخصی خود باید یک اسم گیرا، جذاب و کم یاب را انتخاب کنید که در یاد افراد بماند. البته توجه داشته باشید که این اسم برای کسب وکار دیگری انتخاب نشده باشد. چرا که یک مورد از تخطی از قانون تلقی می گردد و دردسرهای زیادی برای شما در کانادا به بار می آورد. انتخاب اسم جذاب انقدر اهمیت دارد که پیشنهاد می گردد با یک مشاور حرفه ای صحبت کنید تا در کشوری مثل کانادا بتوانید تبدیل به اسم و رسمی ماندگار بشوید. پس از این مرحله سرسری عبور نکنید.

ساختار مالکیت کافه در کانادا

همانطور که در ابتدا گفته شد، راه اندازی بیزینس نیاز به دانش حقوقی هم دارد. پیش از هرچیز باید مشخص کنید که بودجه لازم را می خواهید چطور تامین کنید. خودتان تامین نماینده این بودجه هستید، نیاز به شریک یا سرمایه گذار دارید یا به وسیله دیگری می خواهید این بودجه را تامین کنید.

با توجه به این که در کشور کانادا قوانین سفت و سخت حقوقی حکم فرما است، پیشنهاد می گردد که در این مورد هم بسیار مطالعه کنید و از متخصصین در امر سرمایه گذاری و کسب وکار در کانادا مشورت بگیرید.

درمورد راه اندازی کافه در کانادا چهار نوع ساختار وجود دارد که افراد با توجه به آن بودجه لازم را تامین می نمایند.

• در حالت اول و کلاسیک، شما نفر اول بیزینس خود هستید و خودتان به تنهایی تمام تصمیم ها را درمورد کافه خودتان در کانادا می گیرید. پس تامین نماینده بودجه هم خودتان هستید و نیازی به افراد دیگر هم ندارید.
• در حالت دوم که به آن ساختار شراکتی ( Partnership) هم می گویند، شما به همراه شریک یا شرکایتان تصمیم به راه اندازی کافه در کانادا نموده اید یا نیاز به یک شریک دارید تا با تقسیم کار و سهم، راه اندازی کافه را آغاز کنید و بعدا آن را با یاری یکدیگر بگردانید.
• در حالت سوم که به آن کوآپریتیو ( Cooperative) می گویند، تعداد اعضا یا شرکا بیشتر است و بیزینسی که در حال آغاز است انقدر عظیم است که نیاز به سرمایه زیادی بوده است. در این حالت سهم و وظایف بین تعداد بیشتری تقسیم می گردد.
• در حالت چهارم بار حقوقی و قانونی قضایی شراکت بین دو یا چند نفر یا دو یا چند شرکت یا سازمان خیلی بیشتر است. معمولا در این حالت با بیزینس بسیار عظیمی طرف هستیم که سرمایه کلانی هم در اختیار دارد.

هر کدام از این حالت ها یک ساختار بیزینسی هستند که باید با توجه به نوع کسب وکار یا نوع کافه ای که در فکر ساختن آن هستید، انتخاب شوند. دقت کنید که این ساختار بیزینسی را دقیقا بر اساس طرح بیزینس کافه خود انتخاب کنید و حتما در جریان حقوقی آن در کانادا باشید که در این صورت خبرنگاران در کنار شما است.

ثبت کافه خود در کانادا

همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم یکی از بهترین راه ها برای کسب اقامت دائمی کانادا اقدام برای راه اندازی کسب و کار است. وقتی بتوانید کافه خود را با دقت و توجه به شرایط کانادا پی ریزی کنید، قطعا به نتیجه مطلوب خود هم می رسید.

در این مرحله نوبت به ثبت اسم کافه به شکل قانونی می رسد. این کار یکی از مراحل قانونی است که بسیار هم حساس است. بهترین کار این است که از یک مشاور حرفه ای در امر سرمایه گذاری و کسب وکار در کانادا مشورت بگیرید. در این صورت می توانید پیش از این که کافه خود را آغاز کنید، مجوز فعالیت آن در کانادا را دریافت کنید. به علاوه درمورد اقتصادیات و فرایند قانونی آن هم اطلاعات بسیاری دریافت خواهید کرد و در طول جهت خود با درگیری روبرو نخواهید شد و همچنین می توانید یک کافه بسیار پیروز در کانادا را پایه گذاری کنید که علاوه بر برگرداندن سرمایه اولیه خود، برای شما درآمدزایی هم خواهد نمود.

یک مثال پیروز از راه اندازی کافه در کانادا

در این بخش از محتوا به سراغ سمیر محمد صاحب کافه پیروزِ فارنهایت در تورنتو می رویم. او یک کانادایی مهاجر است که در شهر تورنتوی کانادا یک کافه تاسیس نموده و حالا از تجربیاتش در این مورد می گوید.

به گفته سمیر داستان راه اندازی کافه در تورنتو وقتی در ذهنش جدی شد که سر زدن به کافه های شهر را خیلی جدی در پیش گرفت. دو سال و سه ماه طول کشید تا به حدود 1680 تا کافه سر بزند و آنها را با دقت و وسواس آنالیز کند. تقریبا در هر روز به دو کافه سر زد تا توانست از دریای خروشان، مبهم و پررقابت کافه داری در کانادا اطلاعات جامع و خوبی کسب کند و بفهمد که واقعا چه عواملی باعث می گردد تا یک کافه در این صحنه پر از رقابت و بازار کار کانادا که تا این حد خشن است، تبدیل به یک بیزینس پیروز، مشهور و پردرآمد گردد. اما او به یک جواب سر راست نرسید. جوابی که او برای سوالش پیدا کرد یک مجموعه از عوامل به هم پیچیده و در عین حال مستقل از هم بود. او پس از آنالیز و تحلیل کردن یافته هایش، متوجه عواملی شد که باعث می گردد یک کافه در بازار شلوغ وپلوغ کانادا بین مردم محبوب گردد و مشتری های وفادار خودش را به خودش جذب کند.

این عوامل عبارت اند از:

• در وهله اول اصلا چطور باید روی مساله راه اندازی و مدیریت یک کافه در تورنتو فکر و کار کنم؟
• یک برنامه کامل، منسجم و درست برای یک کافه درخشان و تراز اول در تورنتو چگونه می تواند باشد؟
• صاحب های کافه های عظیم و قدرتمند با چند تامین نماینده ارتباط قوی دارند و اصولا چه موقع باید با کدام یک کار کرد و چه موقع باید تامین نماینده را تغییر داد؟
• برای سر و شکل دادن به منوی یک کافه پیروز در تورنتو چه چیزهایی را باید لحاظ کرد؟ و اصلا چه چیزهایی در منو باعث تشخص و حرفه ای تر شدن آن می گردد؟
• و آخرین و شاید مهم ترین این است که من برای چه افرادی در حال راه اندازی این کافه هستم و برای چه تعداد مهمان آمادگی ارائه کافی و مناسب دارم؟

این سوال ها دقیقا همان عواملی است که بالاتر به شکل تئوری به آنها پرداختیم و می بینیم که سمیر محمد چطور به آنها پرداخته و توانسته با جواب دادن به آنها به یک سری اِلِمان دست پیدا کند و کافه خود را بسازد و به پیروزیت برسد.

سمیر درمورد پیروزیت خود در کافه داری در کانادا اینطور شرح می دهد:

افراد بسیاری می آیند و از من می پرسند که سمیر من چند سال است که به باز کردن یک کافه فکر می کنم، اما... همین جا است که من می فهمم تاسیس کافه برای آنها رویایی است که حالاحالاها قصد محقق شدن ندارد. چون درواقع آنها اقدامی برای محقق شدنش، نمی نمایند.

به نظر من فروشگاه های کوچک بهتر است که یک نفری تاسیس شوند. سود و درآمد این کار انقدر کم خواهد بود که ارزش شراکت و تقسیم شدن را نخواهد داشت. فرض کنیم که فرد بعد از یک سال توانست به سود 60 هزار دلاری برسد. این به این معنا است که فرد در طول یکسال گذشته حدودا هر هفته نود ساعت کوشش نموده تا به این میزان سود رسیده است. تصور کنید که این سود را بین دو یا چند نفر تقسیم کنیم. پس شریک شدن در ابعاد کوچک بهترین فکر ممکن نخواهد بود.

نکات طلایی سمیر محمد برای آغاز کافه داری و راه اندازی کافه در کانادا:

• پیش از کلید زدن کار حتما درمورد کارآفرینی، بیزینس و کافه داری مطالعه کنید.
• بعد از مرحله مطالعه تا جایی که می توانید به کافه های تورنتو (یا هر شهر دیگری که قصد کافه زدن در آن را دارید) سر بزنید. یادتان نرود که شاید مثل سمیر مجبور شوید به 1680 کافه سر بزنید! اگر باید این کار را انجام دهید، پس انجام بدهید!
• وقتی در مرحله پردازش کافه ها هستید، هیچ چیز را از قلم نیاندازید! نباید فراموش کنید که شما باید از دید یک کافه دار آن را مورد نقد و آنالیز قرار بدهید، نه یک مهمان که برای صرف قهوه به کافه آمده. مو را از ماست بیرون بکشید و در دفترچه خودتان یادداشت کنید. خلاها و مسائل را ببینید و سعی کنید راهکار برای آنها پیدا کنید تا این مسائل و خلاها در کافه شما جایی نداشته باشند. به این صورت شما طرح و نقشه ای از کافه خودتان به دست می آورید که یک سر و گردن از بقیه کافه ها بالاتر است!

• به فضایی که ارائه می دهید و افرادی که در صدد هستید تا جذبشان کنید، اهمیت دهید و به آنها فکر کنید. مثلا در کافه پیروز فارنهایت، هر مهمان یا هر فرد تازه وارد با انرژی زیاد مورد استقبال قرار می گیرد، کارکنان کافه تمامی مشتریان و مهمان های خود را به اسم و رسم می شناسند و یک محیط فوق العاده صمیمی را به مشریان ارائه می دهند. تصور کنید چنین فضا و کافه ای در کشوری مثل کانادا که اکثریت مردم از سراسر جهان به آن مهاجرت نموده اند و طبیعتا احساس تنهایی هم می نمایند، برای مردم چه نعمتی می تواند باشد!
• با توجه به افرادی که برای جذب کردن انتخاب نموده اید باید، محل کافه را انتخاب کنید! درواقع دقیقا باید بدانید به چه افرادی قرار است سرویس ارائه بدهید و به آنها نزدیک باشید! فاصله داشتن از مشتریان باعث می گردد که انتخاب آنها نباشید و برای آنها و خودتان تبدیل به یک حسرت شوید! از قدیم هم گفته اند از دل برود هرآنکه از دیده برفت!

• اگر در کانادا کافه گردی نموده باشید، حتما اسم کافه های عجیب و غریب زیادی به گوشتان خورده است. اما ببینید که چه قدر اسم کافه فارنهایت با جو صمیمی و فضای گرمش همخوانی دارد. اسب سیاه، فورگت می نات کافی، خلبان و... از دیگر کافه های مشهور کانادا هستند که همگی بنا به فضا و پلنی که برای بیزینس خود طراحی نموده اند اسم را انتخاب نموده اند. اسم را جدی بگیرید. وقتی برای شما معنا و مفهوم داشته باشد یعنی می تواند مشتریان وفاداری را هم به خود جلب کند. در این مقاله خبرنگاران می توانید نقد و آنالیز و معرفی کافه های کانادایی را بخوانید تا اطلاعات بیشتری در خصوص کافه داری در کانادا به دست بیاورید.
• حتما برای کافه خود یک برنامه اثربخش در جهت وفادارسازی مشتریان داشته باشید. می تواند اهدای ماگ یا بگ هایی باشد که نام کافه را در ذهن آنها نگه می دارد، یا به راه انداختن باشگاه مشتریان و تخفیف های مخصوص این افراد و یا هر خلاقیت دیگری که فرد را به کافه شما وفادار کند.

معجزه سادگی منو در عین کیفیت

از نظر سمیر؛ این کافه دار کارکشته، یک منوی شلوغ و پلوغ دردسر بسیاری برای شما به همراه دارد. مخصوصا برای شما که اول راه هستید! عموما کافه ها ترجیح می دهند با اسم های خوش رنگ و لعاب، ترکیبات ساده را در برابر مشتری قرار دهند که این کار می تواند یک سم مهلک برای کافه نوپای شما باشد. اتفاقا شما باید یک منوی ساده و عاری از پیچیدگی را طراحی کنید و در مرحله تهیه خوراکی ها و نوشیدنی ها از جان مایه بگذارید! شک نکنید که مشتری تفاوت این منوی ساده و باکیفیت را متوجه می گردد و به کافه شما مقید می گردد! برای یک کافه دار چه چیزی از مقید شدن و بازگشتن دوباره مشتری خوشایندتر است؟!

خب! در انتهای این مقاله متوجه شدیم که برای راه اندازی یک کافه در کانادا هیچ محدودیتی وجود ندارد مگر نداشتن دانش که با مطالعه و مشاوره از متخصص کاربلد می توانید به راحتی از ایده کافه خود صاحب اقامت کانادا هم شوید.

موسسه مهاجرتی خبرنگاران